مشکلات و آفت های هلدینگ داری در ایران
پیش از بیان مشکلات هلدینگ داری در ایران باور خودم را درباره هلدینگ داری و شرکت داری بیان می کنم. باور دارم که همه شرکت ها و بویژه شرکتهای بزرگ (و سرآمد شرکتهای بزرگ که هلدینگ ها هستند) کانون های اصلی تولید ، کارآفرینی و پیشرفت در اقتصاد ایران به شمار می روند.
در اقتصادهای پیشرفته البته شرکتها و هلدینگ ها در چهارچوب بورس از یک سو ، کانون های اصلی جلب سرمایه مردم و از سوی دیگر ، مراکز مهم سودآوری برای سرمایه گذاران به شمار می روند.
در ایران نیز شرکت ها و هلدینگ ها می توانند همان ارزشها و ظرفیت هایی که همه شرکتها و هلدینگ ها در اقتصادهای پیشرفته دارند را داشته باشند.
در عمل اما، شرکت داری و هلدینگ داری در ایران از یک سو ، بواسطه پیشینه اقتصاد تک محصولی و از سوی دیگر ، بواسطه نظام ارزشی که تولید و افزایش ثروت را به اندازه لازم ، سازماندهی و حمایت نمی کند دچار آفت ها و مشکلات گوناگونی می شود.
در این نوشتار با نگرش به پیشینه اقتصاد تک محصولی ایران (اقتصاد متکی به نفت) و همچنین با نگرش به نظام ارزشی که از تولید و افزایش ثروت به اندازه لازم حمایت نمی کند به بیان برخی از مشکلات و آفت های هلدینگ داری در ایران می پردازم.
مشکلات هلدینگ داری در ایران
در این بخش ، برخی از مشکلات هلدینگ داری در ایران را بر می شمارم و در بخش بعدی برخی از آفت های هلدینگ داری در ایران را بیان خواهم کرد.
منظور از مشکلات هلدینگ داری ، شماری از موانع و محدودیتهاست که بروز و رفع آنها خارج از حیطه عملکرد و توان مالکان و مدیران هلدینگ هاست و عمدتا به دولت ها باز می گردد.
1- رقابت پنهان و آشکار دولت و بخش عمومی با بخش خصوصی در بنگاه داری و تصدی گری از مهمترین مشکلات شرکت داری و هلدینگ داری در ایران است. نمونه بارز آن را در صنایعی همانند بانکداری ، بیمه ، پیمانکاری پروژه های بزرگ ، هتلداری ، فولاد و مس و آلومینیوم ، پالایشگاه و پتروشیمی ، خودروسازی و حتی باشگاهداری در ورزش حرفه ای شاهد بوده ایم.
به همان نسبت که در صنایعی همانند لبنیات و مواد غذایی ، دولت دست از رقابت با بخش خصوصی برداشت و منجر به قدرت گرفتن بخش خصوصی و ایجاد هلدینگ های موفق و سودده در این صنایع شد اگر دولت در صنایع دیگر نیز همین رویه را در پیش بگیرد هلدینگ داری ایران متحول و موفق خواهد شد.
2- موانعی که خواسته یا ناخواسته بوسیله دولت و دستگاههای عمومی به اشکال گوناگون همانند قانونگذاری ، تغییرات زیاد در قوانین و مقررات ، صدور بخشنامه ها و دستورالعمل های دست و پاگیر ، تغییرات مکرر مدیریت ، تشکیل سازمان های اجرایی و نظارتی متعدد و موازی ایجاد می شود.
3- بعضی برخوردهای غیرکارشناسی و شتاب زده یا بعضی بهره برداری ها یا بعضی برخوردها که جناح های سیاسی در جریان رقابت های سیاسی با یکدیگر نسبت به مالکان و مدیران هلدینگ ها و پروژه های آنان روا داشته اند.
اینگونه رفتارهای نادرست در مواردی ، هلدینگ داری در ایران را از یک سو به عرصه منازعات سیاسی و جناحی و از سوی دیگر به حیات خلوتی جهت تحمیل بعضی از استخدام ها و دیگر خواسته های شخصی و جناحی به هلدینگ ها تبدیل نموده و آنها را آسیب پذیر کرده است.
4- عدم اهتمام دولت به ایجاد یک نظام کارآمد و جامع تجاری ، صنعتی ، گمرکی ، ثبتی ، حقوقی ، مالیاتی ، رتبه بندی ، بانکی و بیمه ای (که بتواند به گونه ای همزمان و منسجم به پایشگری ، حمایت ، نظارت و راهبری هلدینگ ها کمک کند) نیز سبب شده که هلدینگ داری در ایران فاقد پشتوانه ها و بسترهای قدرتمند و با ثبات به نظر برسد.
5- روی آوردن بانکها به هلدینگ داری و بنگاه داری ، افزون بر اینکه یک رقابت ناسالم و نابرابر با بخش خصوصی را رقم می زند سبب می شود منابع و سرمایه های مردم نزد بانکها از دسترس هلدینگ ها و شرکتهای ایرانی خارج شود و به سمت شرکتها و هلدینگ های متعلق به بانکها و بعضا فعالیت های سوداگرایانه سوق پیدا کند.
چنین رویه نادرستی نظام تامین مالی کشور برای شرکتها و هلدینگ ها را دچار اختلال می کند.
6- باورها و رفتارهای نادرست بعضی از کارکنان و مدیران دستگاه های دولتی و عمومی که گاهی اوقات سبب می شود در برابر فعالان بخش خصوصی از جمله مالکان و مدیران هلدینگ ها بجای همراهی و همکاری برای رفع موانع و مشکلات، خودشان به بخشی از مشکل تبدیل شوند و ماموریت خود را بواسطه داشتن قدرت و شغل باثبات دولتی و قرار گرفتن در مسند عمومی و دولتی ، منحصرا برخورد با شرکتها و هلدینگ ها قلمداد کنند نه حل مشکلات آنها.
7- بی ثباتی در رفتارهای اقتصادی دولت که امروزه از آن تحت عنوان بی ثباتی سیاست ها، قوانین و مقررات و رویه های اجرایی ناظر بر کسب وکار ، یاد می شود ، مشکلات تخصیص ارز ، مشکلات گمرکی و ترخیص کالا ، تغییرات زیاد در ضوابط مالیاتی ، قوانین و مقررات و بخشنامه های تامین اجتماعی و مسایل و احکام قانون کار نیز جز مشکلات مستمر هلدینگ داری در ایران به شمار می روند.
8- قیمت های دستوری و رفتارهای دستوری دولت نیز در اقتصاد ایران جز مشکلات مهم هلدینگ داری است.
9- فقدان نهادها و تشکل های صنفی لازم یا فعالیت ضعیف یا ناکارآمدی تشکل های اقتصادی و صنفی موجود در حوزه هلدینگ داری ایران نیز یکی از مشکلات مهم هلدینگ داری در ایران است.
10- یکی دیگر از مشکلات هلدینگ داری و شرکت داری در ایران باور عمومی نسبت به کسب و کار است که از یک سو همچنان دارا بودن شغل دولتی و کارمندی دولت را بر کارآفرینی و راه اندازی کسب و کار در بخش خصوصی ترجیح می دهد و از سوی دیگر تولید و افزایش ثروت بوسیله بخش خصوصی را چندان محترم و قابل حمایت نمی داند.
هستند گروه زیادی که همچنان کارمند دولت بودن را نسبت به کاسب بودن و کارآفرین بودن دارای مزایا و ارجحیت های اجتماعی و اداری و اقتصادی زیاد می دانند.
آفت های هلدینگ داری در ایران
در این بخش ، برخی از آفت های هلدینگ داری که عمدتا به اشتباهات و خطاهای مالکان و مدیران هلدینگ ها باز می گردد را بیان می کنم:
1- اصرار بر رویکرد نادرست “وحدت مالکیت و مدیریت” بجای گرایش به رویکرد حرفه ای “جداسازی مالکیت از مدیریت”
2- فقدان تفکر منسجم اقتصادی ، پراکنده کاری فراوان ، گسترش بدون ضابطه تعداد شرکتها و پروژه ها ، افزایش بدون ملاحظه تعداد رشته های فعالیت ، راه اندازی و آغازهای پرهیاهو و ادامه های ضعیف ، عدم تمرکز بر فعالیت های و پروژه های جاری ، ترک ناگهانی یک رشته فعالیت و ورود ناگهانی به رشته جدید غیرمتجانس
3- عدم توجه به آموزش و مهارت افزایی و توسعه منابع انسانی.
4- عدم توجه به شیوه اداره مطلوب هلدینگ با غفلت از سیاست گذاری های درست، غفلت از طراحی یک چشم انداز و راهبرد صحیح ، غفلت از بکارگیری سازوکارها و رویه ها و فرایندهای صحیح انجام کار و غفلت از استمرار داشتن در تدوین و اجرای برنامه های عملیاتی سالانه منطبق با راهبرد و چشم انداز هلدینگ
5- راهبری نادرست هلدینگ مبتنی بر تداخل اختیارات و تصمیمات مدیران بدلیل گرایش همه اعضای هیات مدیره به دخالت در همه امور اجرایی و عملیاتی هلدینگ
6- عدم توجه به پیاده سازی موازین حاکمیت شرکتی در هلدینگ.
7- عدم توجه به ایجاد و توسعه سرمایه اجتماعی و دیپلماسی بازرگانی و اقتصادی در هلدینگ.
شمار زیادی از مالکان و مدیران هلدینگ های ایرانی شناخت و درک درستی از راهبردها ، رفتارها و مواضعی که می تواند منجر به ساخت سرمایه اجتماعی و شکل دهی به دیپلماسی بازرگانی و اقتصادی آنها شود ندارند.
گروهی از مدیران در هلدینگ های ایرانی در حالی که کالا یا خدمات خوبی به مشتریان و مردم ارایه نکرده اند در صدد توجه به سرمایه اجتماعی هستند و ایجاد سرمایه اجتماعی را مثلا در حد ساخت مدرسه در منطقه محروم ، معنی می کنند و دیپلماسی بازرگانی و اقتصادی را در حد بازاریابی و نهایتا سطحی از روابط با تصمیم گیرندگان یا تصمیم سازان معنی می کنند و تعریف و چشم انداز کاملتری در این باره ندارند.
8- استفاده مالکان و مدیران هلدینگ های ایرانی از بعضی مدیران ناکارآمد و بیکار شده دولتی و عمومی به تصور اینکه اسم و عنوان سابق این مدیران به کارشان خواهد آمد.
بحث من در این زمینه ، فقط کارآمدی است و صد البته باور دارم که مدیران کارآمد را از میان کارکنان سابق دولتی و عمومی که ثابت شده باشد کارآمدی و توانایی دارند می توان جذب و استفاده کرد.
در عین حال باید در نظر داشت که حتی در نظام های پیشرفته اقتصادی نیز ثابت شده است مدیران کارآمد و بی هیاهو بر افراد پرهیاهو ولی ناکارآمد ، ترجیح و مزیت دارند.
9- عدم توجه به اجرای مستمر پروژه های عارضه یابی در هلدینگ.
عارضه یابی ، یک مهارت نرم و مهم است و بوسیله آن می توان به زیر پوست مسایل در هلدینگ برای دستیابی به اهداف زیر نفوذ کرد:
الف) شناسایی بسترها و گلوگاه های ایجاد مانع در مسیر هلدینگ
ب) شناسایی گلوگاه ها و بسترهای بروز ناکارآمدی در هلدینگ
ج) شناسایی گلوگاه ها و بسترهای تیم سازی برای تخریب و تبانی در هلدینگ
د) شناسایی گلوگاه ها و بسترهای ورود خسارت و زیان به هلدینگ
پس از شناسایی این بسترها و گلوگاه ها می توان برای جلوگیری از تداوم آنها تصمیم گیری کرد.
از سوی دیگر با عارضه یابی می توان فرصتها و زمینه های اصلاح و بهبود عملکرد در هلدینگ را شناسایی و تقویت نمود.
10- فقدان ارتباط حرفه ای هلدینگ های ایرانی با رسانه ها و خبرنگاران و عدم برخورداری از راهبرد رسانه ای صحیح در هلدینگ.
نوشتار زیر که در پیوند با این نوشتار است را بخوانید
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.