جلب بدهکار برای وصول طلب

عده‌ای گمان می‌کنند اعمال ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی و جلب بدهکار به معنی نفی بدهکاری او و رها کردن اموال تأمین شده است. در همین راستا اصرار بستانکار بر جلب و توقیف بدهکار را نباید به معنی عدول بستانکار از توقیف مال یا عدول از وصول طلب یا عدول از اموال توقیفی ، قلمداد کرد.

در این نوشتار ، چند دیدگاه و نکته حقوقی درباره جلب بدهکار برای وصول طلب در فرایند اجرای احکام مدنی و نحوه اجرای محکومیت‌های مالی تقدیم می‌گردد

ادامه مطلب

پیمانکاری با دولت

داوری در پیمانکاری با دولت

در این نوشتار نکاتی درباره الزام آور بودن شرط داوری که در قرارداد کارفرمایان دولتی با پیمانکاران بخش خصوصی می آید تقدیم می‌کنم. ادامه مطلب

برابر ماده ۱۹ قانون صدور چک درباره چک‌هایی که شرکتها صادر می‌کنند مدیرانی که چک شرکت را امضا کرده‌اند همراه با شرکت مسئولیت تضامنی برای پرداخت وجه چک دارند.

سوالی که پیش می‌آید این است که اگر شرکتی ورشکسته شود این ورشکستگی چه تاثیری بر مسئولیت مدیران شرکت (مدیرانی که چک شرکت را امضا کرده‌اند) برای پرداخت وجه چک صادره خواهد داشت؟

در این نوشتار می‌خواهم به گونه‌ای کوتاه و کاربردی به سوال یاد شده پاسخ دهم. ادامه مطلب

شرکت در شرایط جنگی و بهینه‌سازی هزینه‌ها و افزایش بهره‌وری

شرکت در شرایط جنگی

شرایط جنگی که در‌‌ پی یورش رژیم صهیونیستی و آمریکا در اواخر خرداد و اوایل تیرماه ۱۴۰۴ به کشورمان بروز کرد این سوال را مطرح می‌کند که چه راهکارهایی برای مقاوم‌سازی شرکت در شرایط جنگی و بحرانی وجود دارد.

این نوشتار، صرفا گشودن دریچه‌ای برای آغاز یک گفتمان کلی و اولیه درباره چگونگی مدیریت بر شرکتها و هلدینگ‌های ایرانی در شرایط جنگی و بحرانی است نه در بردارنده همه راهکارها.

هر کدام از بنگاه‌ها و هر کدام از مدیران شرکت‌های ایرانی به اقتضای موضوع و شرایط فعالیت در شرکت خود بایستی راهکارهای متناسب‌سازی شده با شرکت و شرایط خود را طراحی و دنبال کنند.

با لحاظ مقدمه یادشده در این نوشتار بخشی از راهکارهای پیشنهادی برای مقاوم سازی شرکت‌های ایرانی در برابر شرایط جنگی و بحرانی تقدیم می‌گردد. ادامه مطلب

آیا می‌توان به اختیار و صلاحیت داور حتی برای صدور رای داوری دایر بر انحلال شرکت سهامی، قائل شد؟

درباره رای داور بر انحلال شرکت این سوال پیش می‌آید که

«اگر در اساسنامه یک شرکت سهامی ، شرط شده باشد که «هر گونه اختلاف بین صاحبان سهام و شرکت که ناشی از تفسیر اساسنامه یا فعالیت‌های شرکت یا درباره شرکت یا سهام‌ آن باشد از طریق داوری ، حل و فصل خواهد شد» آیا می‌توان به اختیار و صلاحیت داور حتی برای صدور رای داوری دایر بر انحلال شرکت سهامی، قائل شد؟ ادامه مطلب