شهرهای ساحلی از هر لحاظ شهرهایی ارزان و راهبردی محسوب میشوند ؛ به ویژه برای کشورهایی که به آبهای گرم و اقیانوسی دسترسی داشته باشند. ایران از حدفاصل بندر عباس تا دهانه خلیج گواتر در شرقی ترین نقطه ساحل جنوبی خود، سواحل بسیار ارزشمندی؛ درست در دهانه اقیانوس هند و دریای مکران(دریای عمان) دارد که جمعیت چندانی در آن ساکن نشده اند و این برای کشور ما با سابقه تمدنی چندین هزار ساله که از یک سو در حال سازماندهی نیروی دریایی راهبردی است و از سوی دیگر مورد بیشترین تهدید از سوی قدرتهایی است که دارای نیروی دریایی و پشتیبانی قدرتمند دریایی هستند یک خلاء و ضعف اساسی محسوب می شود.

متاسفانه دیده نمی شود که در برنامه توسعه شهرها و ایجاد شهرهای جدید، هیچ شهر جدیدی برای سواحل جنوب شرقی ایران پیش بینی شده باشد. اساساً ما بدترین سیاست توسعه شهرسازی را اختیار کرده ایم. بار توسعه شهری و شهرسازی و احداث تمام شهرهای جدیدی که طی چند ده سال گذشته طراحی شده اند متوجه حاشیه شهرهای بزرگ در داخل محیط ایران شده و موجب شده عملاً مرغوبترین زمینهای قابل کشت و زرع ایران از کاربری کشاورزی خارج و به ساخت مسکن و توسعه شهری اختصاص یابد.

شهرستانهای ری ، کرج ، شهریار و اسلامشهر که پیش از این قابل ترین و مولدترین اراضی کشاورزی پیرامون تهران بودند اکنون خود به شهرهایی مصرف کننده و آلوده کننده هوا و مخرب محیط زیست با جمعیت بیش از یک میلیون نفر تبدیل شده اند. در عین حال شهرهای جدید پردیس و پرند و هشتگرد و بهارستان و بینالود و ایوانکی درست در شعاع کمی از کلان شهرهای نزدیک خود در حال احداث یا بارگذاری جمعیت هستند و این بدان معنی است که با ایجاد بزرگراهها و مترو و تکمیل دسترسی ها و … سر ریز جمعیت شهرهای دیگر و البته به جز سر ریز جمعیت کلانشهرها جذب این شهرها آن هم در محدوده مرکزی یا داخل محیط کشور خواهند شد و فشار سنگین رفع نیازهای آنان هزینه های سرسام آوری را به کشور و نسلهای آتی وارد خواهد ساخت.

به عنوان نمونه و برای درک بهتر نتایج اشتباه راهبردی سیاست توسعه شهری کشور تصور بفرمائید که این جمعیت به آب نیاز دارد و ما هزینه های گزافی را با بودجه حاصل از فروش نفت صرف آبرسانی یا انتقال آب از سرچشمه هایی مانند زاینده رود و کارون و…برای آنها خواهیم کرد. تصور بفرمائید که این جمعیت به شغل نیار دارند و ما شهرکهای یا واحدهای صنعتی را در اطراف آنها سازماندهی خواهیم کرد و البته صنایع برای تامین منابع و خدمات و نیازهای خود علاوه بر دیگر زیر ساختها جهت تامین مواد اولیه و صدور محصولات خود به راه زمینی یا ریلی و خط آهن و فرودگاه نیاز خواهند داشت که باید با فروش نفت این زیر ساختها را برایشان فراهم کنیم در حالی که اگر جمعیت و صنایع در شهرهای ساحلی مستقر و بارگذاری شوند از ارزانترین امکان حمل و نقلی یعنی حمل و نقل دریایی برخوردار خواهند شد. در شهرهای ساحلی آلودگی هوا و هزینه های درمانی ناشی از آن کمتر خواهد بود.

تصور بفرمائید اگر شرکت ایران خودرو (در فرض فراهم بودن همه شرایط و زیر ساختهای لازم) در شهرهای ساحلی جنوب کشور احداث می شد هزینه تمام شده تولیدات آن با هزینه فعلی آن یکسان بود؟

با برخورداری از شهرهای ساحلی و بندری بزرگ، جذب سرمایه گذار خارجی و توسعه ارتباطات صنعتی و اقتصادی در سطح بین المللی با سرعت بیشتر و هزینه کمتر برای کشورمان ممکن خواهد شد و صنایع دریایی کشور تقویت خواهد گردید.

امکان احداث نیروگاههای اتمی و تامین سوخت پاک و کم هزینه را در سواحل جنوب شرقی خواهیم داشت و تامین آب حتی برای مصارف کشاورزی در اراضی و دشتهای وسیع و حاصلخیز هرمزگان و کرمان و سیستان و بلوچستان فراهم خواهد گردید و کشاورزی در آن منطقه رونق خواهد گرفت و با ایجاد دهها هزار فرصت شغلی، جذب  جمعیت بیشتر در عقبه شهرهای ساحلی ممکن خواهد شد.

ما طی دهها سال گذشته به منابع آبهای زیر زمینی کشور فشار زیادی وارد کرده ایم و سطح آن را بقدری کاهش داده ایم که با توجه به میانگین بارندگی کشور دهها سال فرصت برای احیاء آنها لازم است. ما خود و نسلهای بعدی خودمان را در معرض خطر کم آبی و بحران جدی آب قرار داده ایم. ما با در پیش گرفتن سیاست نادرست شهرسازی ، سطح اشغال شهرها را به سمت زمینهای کشاورزی مرغوبمان کشیده ایم و بهترین و حاصلخیزترین زمینهایمان را از بین برده ایم. ما زمین و طبیعت را که اصلی ترین جزء محیط زیست ما و نسلهای آینده ایران است آلوده و کوچک کرده ایم. ما با تمرکز گردشگری روی مناطق شمالی باعث شده ایم مساحت جنگلهای شمال کشور هر سال کاهش یابد.

سر ریز جمعیت استانهایی که میزان زاد و ولد و میانگین جمعیت خانوار در آنها بالا است باید به سمت سواحل جنوب شرقی هدایت شوند و مسئولین کشورمان بی درنگ بایستی بسترها و زیر ساختهای استقرار بهینه جمعیت در همه جغرافیای ایران از جمله سواحل جنوب شرقی را فراهم کنند و سر ریز جمعیت استانهای کرمانشاه ، آذربایجان ، لرستان ، ایلام ، تهران ، البرز ، مازندران ، خراسان رضوی ، گیلان و اصفهان و… را به سمت سواحل جنوب شرقی کشور هدایت نمایند.

ما در سواحل جنوب شرقی ایران یک حفره تاریخی جمعیت داریم که بایستی آن را درک و به سرعت برطرف کنیم. از دیدگاه پدافند غیر عامل و به لحاظ اقتصادی و امنیتی نیز تراکم پائین جمعیت در سواحل جنوب شرقی ، آسیب پذیری ما در مقابل تهدیدها و از دست دادن فرصتهای حیاتی سرمایه گذاری و اقتصادی و امنیتی را از یک سو باعث خواهد شد و از سوی دیگر متراکم شدن جمعیت زیاد در محیط داخلی یا بعضی مناطق خاص کشور ، افزایش هزینه های اداره کشور را در پی داشته و خواهد داشت و با توجه به اینکه این هزینه ها عموماً  با فروش ذخایر حیاتی نفت تامین می شود که این ذخایر متعلق به نسلهای آینده نیز هست ما به شکاف و اختلاف نسلی با فرزندانمان دچار خواهیم شد.

آیا فرزندانمان از ما نخواهند پرسید چرا برای استقرار بهینه جمعیت با هدف حفظ تمامیت ارضی و حفظ ذخایر و منابع اقتصادی و طبیعی و برای پیشرفت سریعتر و کم هزینه تر این مرز و بوم فکری نکردید؟

                                                                                          صادق رئیسی کیا

                                                                                          دوم فروردین 1393

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *