صادق رئیسیکیا مدیرعامل سابق باشگاه راه آهن اعلام کرد سامانه پیامکی که باشگاههایی چون استقلال و پرسپولیس از آن استفاده میکنند عمری بیشتر از دو سه سال نخواهند داشت و مدیران باشگاهها از طریق این سامانه ها درآمدزایی میکنند نه کار اقتصادی.
صادق رئیسیکیا با حضور در غرفه ایسنا در نمایشگاه مطبوعات در مقدمهای در بحث درآمدزایی باشگاهها گفت:
ورزش ما در مجموع در حد نیم تا هفت دهم درصد در GDP کشور، سهم دارد. گردش مالی اقتصادی ایران در سال را اگر حدود 450 میلیارد دلار حساب کنید، حدود 3 میلیارد دلار از این رقم، در ورزش ایران هزینه میشود که این شامل بودجه وزارت ورزش، بودجه عمرانی ورزش، بودجه بخش خصوصی و هزینههای خانوارهای ایرانی در ورزش است. هر خانوار ایرانی حدود 200 هزار تومان در سال هزینه اوقات فراغت، آموزش و ورزش میکند. با این نسبت کوچکی که ورزش در اقتصاد خانوار ایرانی دارد نباید انتظار عمدهای از صنعت ورزش داشته باشیم. سهم ورزش در خانوار ایرانی کم است و به همان نسبت، سهم باشگاههای ورزشی در صنعت ورزش کم است و به همان نسبت صنعت ورزش در اقتصاد ایران نایز است. بنابراین رشد ورزش زمانی اتفاق میافتد که خانوار ایرانی هزینه خود در مقوله ورزش را بالا ببرد.
وی در تکمیل درآمدزایی باشگاهها گفت: باشگاهها برای اینکه بتوانند به درآمدزایی برسند باید زمینهها و بسترها فراهم شود. سیاست های اصل 44 در سال 84 ابلاغ شد و در سال 87 قانون شد و روال قانونی منسجم پیدا کرد. سازمان خصوصی متولی این اصل شد و برایش شورای عالی سیاستگذاری و هیات واگذاری شکل گرفت. ورزش ما از اجرای سیاست اصل 44 بهره ای نبرده و در آن سهم و نقشی نداشته است. در واقع این اصل در صنعت ورزش اجرایی نشد و وقتی این اجرایی نشد میبینیم هنوز وزارت ورزش استادیومداری و باشگاهداری میکند. هنوز وزارت ورزش در حوزههایی که نباید حضور داشته باشد به طور مستقیم حضور پیدا میکند و این عرصه را برای بخش خصوصی کوچک و تنگ میکند. دولت بزرگترین رقیب برای بخش خصوصی در صنعت ورزش است.
مدیرعامل سابق باشگاه راه آهن درباره درآمدزا بودن این باشگاه در زمان ریاستش گفت: من دو سال سعی کردم مدیریت بهینه و کیفی در راه آهن ایجاد کنم. طبق برنامهای که من پیش گرفته بودم، ظرف 5 سال راه آهن این امکان را پیدا میکرد برای هزینههایش به قابلیت ها و ظرفیت های خودش متکی باشد و از مالکین خود پولی نگیرد. ما حدود 15 تا 18 میلیارد هزینه باشگاهمان بود و این 15 میلیارد را نمیتوان در دو سال از باشگاهی مثل راه آهن درآورد. باشگاههایی نظیر پرسپولیس، استقلال و سپاهان سرمایه هواداری دارند و با ابزارهای مختلفی میتوانند به نظامی برسند که هزینههای خود را از محل ظرفیت و سرمایه هواداری خود تامین نمایند.
رییسیکیا ادامه داد: مدلی که در راه آهن انتخاب شده بود مثل این بود که شما مثلا یک هلدینگ یا یک شرکت هستید در 10 رشته مختلف صنعتی و خدماتی فعالیت میکنید و حساب میکنید هر سال هزینه های تبلیغاتی اتان 20 میلیارد تومان میشود. برای به دست آوردن این 20 میلیارد به جای اینکه تبلیغاتی مانند تبلیغات تلویزیونی یا بیلبوردها کنید از رسانهای مثل ورزش استفاده میکنید. بنابراین ما این طرح را در راه آهن ایجاد کردهایم که گروههایی مانند هتلها، هواپیمایی قشم ایر و لوازم آرایشی بهداشتی از باشگاه راه آهن به عنوان رسانه و کانون تبلیغاتی برای معرفی محصولات و خدمات خود استفاده کند و دیگر هزینهای برای تبلیغات به تلویزیون و… پرداخت نکنند. این روند اگر 5 سال جلو برود، باشگاه ورزشی می تواند تواما آکادمی فوتبال خود را نیز درست کرده و بازیکنان مستعد و نخبه را شناسایی نموده و پرورش داده و سپس آنها را ترانسفر نماید و مدرسه فوتبالش را هم دایر کند و از مجموع این زنجیره درآمدزایی کرده یا کاهش هزینه را محقق نماید.
صادق رئیسیکیا گفت: وجود انبوه هواداران در قدرت اسپانسرینگ یک باشگاه ورزشی امری حیاتی است اما باشگاههای تهرانی مانند نفت و راه آهن زیر سایه باشگاههایی چون استقلال و پرسپولیس نتوانستند از ظرفیت هواداری برخوردار شوند . ما لازم است در پروسهای هواداران را بزرگ کنیم و بعد از ظرفیت هواداری برای کارهای اقتصادی استفاده کنیم.
مدیر گروه حقوقی برهان درباره سامانه هواداری باشگاهها نیز گفت: اقتصاد در هر کشور بر سه پایه است.
1- صنعت و معدن
2- کشاورزی
3- خدمات که ورزش و باشگاهداری جزو خدمات است.
باید از تیمهایی مثل پرسپولیس، استقلال، منچستر و بایرن انتظار کارخانهداری نداشته باشیم یا اینکه خودرو تولید کند. شما از ظرفیتی به عنوان هوادار بهرهمند هستید و هوادار به خاطر علاقهای که به این برند دارد میتواند قدرت خریدش را با این برند پیوند بزند. مثلا قدرت خرید هواداران پرسپولیس میتواند صنعت نوشیدنی و آب معدنی را تحرک دهد. از طریق باشگاه ورزشی، پتانسیل و توان خرید هواداران میتواند معرف کالاهایی شود که شرکت تولید کننده این کالاها با باشگاه ورزشی قرارداد اسپانسرینگ امضا نماید. قدرت هواداری میتواند محرک خرید و رونق بخش بازار کالاهایی شود که علاوه بر بستر خرید اقلام و محصولات آن شرکت، کانون هواداران را به سمتی از محصولات ببریم که باشگاه به آن شرکتها سرویس میدهد. گفته میشود 20 میلیون هوادار داریم اما هواداران ثبت نام شده هنوز مشخص نیست پس سامانه هواداری در قدم اول نقش بانک اطلاعاتی هواداران را دارد زیرا مشخص میکند شما هوادار پرسپولیس هستید یا استقلال یا تیمهای دیگر. دومین امکان این است که هواداران تعامل با اپراتور را پیدا میکنند و از طریق آنها از تاریخ بازیها از تخفیفهای موجود برای آمدن به استادیومها استفاده میکنند و سوم این امکان پیدا میشود که میتوانند در مقابل اسپانسرها بگویند من باشگاه پرسپولیس این تعداد هوادار را دارم که سامانه پیامکی من را دنبال میکنند پس میتوانم تبلیغ محصولتان را بکنم.
وی همچنین ادامه داد: متاسفانه در اجرا، مدیران سادهترین راه پول درآوردن را انتخاب کردهاند و عمر این راه بیشتر از دو یا سه سال نیست. به همان نسبت که علم رشد میکند علم مشتری نیز رشد میکند. پس نمیتوان سالهای آتی از این راه استفاده کرد. ما باید در گامهای بعدی به سرعت وقتی بانک اطلاعاتیمان تکمیل شد، مذاکرات با اسپانسرها را شروع کنیم و همزمان مدارس فوتبال را ایجاد کنیم که میتوان از همین طریق درآمد ایجاد کرد و از محبوبیت نزد مردم نیز استفاده کرد و هزینه باشگاه را تامین کرد.
رییسیکیا درباره صحبت برخی مدیران نیز گفت: باشگاهها درآمدزایی کردهاند اما کار اقتصادی خیر. درست است که آنها از طریق همین سامانه پیامکی درآمدهایی را به دست آوردهاند اما این کار اقتصادی نیست. کار اقتصادی این است که شما زنجیره اقتصادی را تکمیل کنید یعنی هواداران را ثبت نام کنید تا بانک اطلاعاتیتان تکمیل شود. قدرت خرید هوادارانتان را در فروشگاههای زنجیرهای ایجاد کنید یعنی به هوادارانتان بگویید بیایید با کارت هواداری از این فروشگاه خرید کنید و شامل مثلا 10 درصد تخفیف شوید. سپس خود شما با آن مرکز فروش قرارداد ببندید یا حتی با هتلها یا شرکتهای هواپیمایی. حالا شما میتوانید از آن هوادار مثلا 60 هزار تومان در سال بگیرید. ولی در عوض خدمات ارزندهای به آنها مانند حمل و نقل، خرید یا مثلا غذا خوردن در رستورانها ارائه کردهاید. باید برای گرفتن پول از اسپانسر از قدرت خرید هواداران استفاده کرد. پرسپولیس یا استقلال آنقدر قدرت دارند که به جای گرفتن پول از هوادار از قدرت آنها استفاده کرده و از بنگاههای اقتصادی پول بگیرند و این تعریف کار اقتصادی است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.