طی فصل سیزدهم لیگ برتر فوتبال ایران آنگاه که تیم فوتبال ما با سرمربی گری آقای منصور ابراهیم زاده به نتایج مورد انتظار در مسابقات دست نمی یافت روزهای بسیار سختی داشتم. علاقه و گرایش به نتیجه در مسابقات ورزشی و به ویژه فوتبال آن هم در کشور ما که دستاوردهای کوتاه مدت را به منافع و دستاوردهای بلند مدت ترجیح می دهیم چیزی نیست که مالک ، مدیر ، عوامل و هواداران یک باشگاه ورزشی به راحتی از آن چشم پوشی کنند و البته سختی ها و ناگواری هایی که با آن مواجه بودم محدود به این نبود.
از یک سو روزهای ابتدای فصل سیزدهم لیگ برتر فوتبال ایران را به خاطر می آوردم که علیرغم توافق با سرمربی فصل قبل (آقای علی دایی) و حتی انعقاد قرارداد و تدوین برنامه کار برای ادامه حضور وی به ناگاه با انصراف وی از ادامه همکاری بدلیل تمایل برای فعالیت در پرسپولیس با خلاء سرمربی مواجه شدم.
از سوی دیگر به دامنه زیاد تغییرات و جابجایی بازیکنانم فکر می کردم که گریزی جز قبول این اندازه از تغییرات آن هم طی یک سال را نداشتم زیرا میانگین سنی تیم فوتبال باشگاه راه آهن بدلیل فقدان آکادمی فوتبال و فعال نبودن تیمهای پایه و در نتیجه عدم تربیت و تزریق بازیکنان جوان و مستعد ، بالا بود.
البته نمی توانم علاقه وافر خود برای حضور هر چه بیشتر بازیکنان مستعد و جوان تیمهای پایه باشگاه راه آهن در تیم فوتبال بزرگسالان باشگاه را پنهان کنم به ویژه آنکه با توجه به وقت و توان بسیار زیادی که برای فعال شدن آکادمی فوتبال و تیمهای پایه باشگاه راه آهن گذاشته ام مشاهده به ثمر نشستن این زحمات و توسعه و بهبود توان بازیکن سازی باشگاه راه آهن را دوست می دارم.
از سویی جابجایی سرمربی ، جدایی بازیکنان مستعد و جوانی همچون امید عالیشاه و مهرداد کفشگری و میرهانی هاشمی که به سطح بالای هماهنگی با تیم و آمادگی برای حضور جانانه در فصل تازه رسیده بودند را بدنبال آورد.
در عین حال سرمربی جدید (آقای منصور ابراهیم زاده) جذب گروهی از بازیکنان منطبق با برنامه و هدف گذاری انجام شده را مورد تاکید قرار داد. بدین ترتیب آقایان میلاد نوری ، حامد فلاح زاده ، رامین رضائیان ، رضا خالقی فر ، اکبر صغیری ، والری الکسانیان ، سید امین منوچهری ، بهنام برزای ، علی علیپور ، مهدی مهدی پور ، محمد حسین پور و… که میانگین سنی پائین تری نسبت به بازیکنان فصل قبل ما داشتند به جمع بازیکنان ما اضافه شدند. هماهنگ شدن این گروه از بازیکنان با بازیکنان موجود و آشنایی و همراهی موثر و کار آمد آنان با کادر فنی جدید، کار و شرایط پیش روی من را بیش از پیش سخت جلوه می داد.
در این بین ، امیدم این بود که اختصاص و تامین بودجه مورد نیاز برای تحقق برنامه مهم نوسازی تیم و گذر از شرایط سختی که در پیش داشتم دشواری راه را تا حدودی کم خواهد کرد و با توجه به تجربه و شناخت سال قبل با اطمینان خاطر به تامین بودجه به این می اندیشیدم که با صرف وقت بیشتر ، بهبود فرهنگ سازمانی و متمرکز نمودن و همسو کردن همه عوامل با برنامه ها و اهداف معین شده و دستیابی به اهداف را محقق خواهیم کرد. به ویژه آنکه بنا به قرعه مناسب ، اکثر مسابقات ابتدایی ما در نیم فصل اول با میزبانی ما برگزار می شد. اما در اندک زمانی از شروع مسابقات فصل سیزدهم ، ناگواری تاخیر در دریافت بودجه ، عدم دستیابی به نتیجه در چند مسابقه نخست و امواج و زمزمه های منفی بعضی بدخواهان در بخشهای بالادستی و پشتیبانی و… با صدایی بلند به من شرایط سخت پیش رویم را یاد آوری کرد.
در پائیز سال 1392 بود که عدم دریافت بودجه ، انجام مراحل بعدی پرداخت و ادای تعهدات باشگاه راه آهن را ناممکن کرد و ضربه بزرگ و سختی به آرامش و تفکرات ما و کادر فنی و بازیکنان وارد کرد. به این شرایط ، تنشهای رسانه ای و اجتماعی ناشی از حاشیه آفرینی و مساله سازی بعضی از افراد و عوامل از جمله پس از جنجالهای مربوط به مسابقه پرسپولیس و سپاهان را نیز بیفزائید و اکنون با لحاظ همه مراتب فوق و برخی نانوشته ها و ناگفته های دیگر تصور بفرمائید که من و همه همکارانم در باشگاه راه آهن و تیم فوتبال بزرگسال و آکادمی فوتبال و تیمهای پایه در میان بحرانها و مشکلات پی در پی که هر یک از آنها به تنهایی می تواند مجال موفقیت را از یک باشگاه سلب کند چه دوران و روزهای سختی را پشت سر گذاشتیم.
البته چند عامل مهم ، همواره امید به عبور سرافرازانه از این شرایط و موفقیت در نوسازی تیم فوتبال بزرگسالان باشگاه راه آهن را در وجودم زنده نگه می داشت:
نخستین عامل، امید و توکلم به خداوند بزرگ بود. همواره به خود “فاستقم کما امرت” و “ان الله مع الصابرین” را یادآوری می کردم.
دومین عامل، حمایت آشکار و صریح مالک باشگاه از تصمیم من در انتخاب آقای ابراهیم زاده و ادامه کار وی که دلگرمی بسیار با اهمیت و بزرگی برایم بود و مرا در پیمودن مسیر سخت پیش رو مصمم تر ساخت. در یک مورد حتی آقای ابراهیم زاده برای اعلام علنی انصراف از ادامه کار آماده شده بود شاید به این دلیل که در اطمینان و امید ایشان به حمایت من و مالک باشگاه از ادامه فعالیتش اندک تردیدی بروز کرده بود. این موضوع من را نیز نگران کرد. طی یک جلسه مشترک پس از طرح و مبادله دیدگاهایمان و بدون آنکه به ایشان از قبل اطلاع داده باشم به دیدار مالک باشگاه رفتیم. این اقدام و اعلام حمایت صریح آقای زنجانی از ادامه فعالیت آقای ابراهیم زاده ، خستگی آن روزهای سخت را از چهره هر دوی ما زدود.
در اینجا خوب است اشاره ای داشته باشم به چگونگی انتخاب آقای ابراهیم زاده به عنوان سرمربی تیم فوتبال باشگاه راه آهن در فصل سیزدهم لیگ برتر. پس از آنکه آقای علی دایی درخواست کتبی برای دریافت موافقت باشگاه راه آهن را به ما ارسال نمود بلافاصله مراتب را به هیات مدیره باشگاه منعکس و درخواست تعیین تکلیف نمودم. بدنبال موافقت هیات مدیره، به اتفاق آقایان رستم زندی و دکتر بیگدلی و امانی طی یک نشست مشورتی برای انتخاب سرمربی از بین آقایان منصور ابراهیم زاده ، یحیی گل محمدی ،حسین فرکی و مجید جلالی شور کردیم و با لحاظ دیدگاههای دریافتی و نیز سوابق و رنکینگ بین المللی و دستاوردهای داخلی و قاره ای ، آقای ابراهیم زاده را انتخاب کردم.
سومین عامل ، حسن خلق و همراهی مثال زدنی همه همکارانم در ستاد باشگاه و کادر فنی تیم و نیز بازیکنان و کادرهای تدارکاتی و پزشکی و… در همه ناگواری ها و شرایط سخت بود.
چهارمین عامل ، کیفیت تمرین و آنالیز و آماده سازی تیم و آموزش و توسعه مهارت بازیکنان از سوی آقای ابراهیم زاده و کادر فنی همراه وی است که به نظر من در بین مربیان ایرانی در حال حاضر بی نظیر است. این عامل نوید بهبود تدریجی در کیفیت بازیکنان و بازی آنها را می داد و حکم می کرد به سرمربی برای پیاده سازی اندیشه هایش و شناسایی و پیاده سازی ترکیب و کیفیت مطلوبش فرصت داده شود.
پنجمین عامل ، فعالیت بسیار خوب آقای محمود کلهر مدیر آکادمی فوتبال و مربیان و دست اندرکاران تیمهای پایه باشگاه راه آهن بود که در جذب و آموزش مهارت و اخلاق حرفه ای به جمع زیادی از استعدادهای فوتبالی شناسایی شده همکاری بی دریغ داشتند و تایید کادر فنی تیم بزرگسال و دعوت بازیکنان تیمهای پایه فوتبال باشگاه به تیم های ملی رده مربوطه نوید بخش آینده روشن تیمهای پایه و فوتبالیستهای نوجوان و جوان باشگاه راه آهن بود.
ششمین عامل، تجربه باشگاههای دیگر و اصول مدیریت بود که هر آینه پیش رویم قرار داشت و به من حکم میکرد در مقابل باختها و نتایج نامطلوب اولیه خویشتن دار باشم. سقوط و ناکامی مفرط اکثر تیمهایی که بدلیل چند باخت اقدام به تعویض سرمربی کرده اند و عوامل برشمرده فوق ، خود حجت و ادله روشنی بودند که لزوم ثبات کادر فنی تیم و افزایش حمایت و همدلی با کادر فنی و بازیکنانم را به من یادآوری می کردند.
در هر صورت طی فصلی که گذشت گویا مقدر شده بود همه عواملی که هر یک از آنها به تنهایی می تواند یک باشگاه ورزشی را در معرض بحران سنگین و آسیب جدی قرار دهد در فصل سیزدهم پی در پی برای ما بروز کند و آنچه ما را از این همه مخاطرات و ناگواری ها با حفظ تیم فوتبال بزرگسال در لیگ برتر و نوسازی تیم فوتبال و دعوت بیش از شش نفر از بازیکنانمان به رده های مختلف تیمهای ملی فوتبال سرافراز کرد صبر و فرصت دادن به سرمربی و کادر فنی و بازیکنان بود. اکنون که به لطف خدا و با همت و تلاش همه همکارانم در ستاد باشگاه و کادرهای فنی و بازیکنان و دیگر عوامل ، صبوری ما ثمره داد بر اساس فرازی از سخنان حکیمانه مرحوم سعدی ، خواستم این صفحه پر افتخار که به تحمل مشقت و خون دل بسیاری از همکارانم رقم خورد در تاریخ باشگاه کهن راه آهن ثبت شود.
طی دو دوره دوازدهم و سیزدهم لیگ برتر فوتبال ایران که مدیریت باشگاه فرهنگی ورزشی راه آهن را عهده دار بودم باشگاه راه آهن شاهد با ثبات ترین دوره فعالیت برای کادر فنی تیم فوتبال خود بود. پس از دوره پنجم لیگ برتر فوتبال که تیم فوتبال باشگاه راه آهن کار خود را در لیگ برتر با آقای فیروز کریمی آغاز نمود و به پایان رساند باشگاه راه اهن طی پنج دوره متوالی از فصل ششم تا فصل دهم لیگ برتر فوتبال شاهد حضور هر سال دو سر مربی بود.
اکنون به یمن برقراری جریان بازیکن سازی و به برکت دقت در انتخاب و سپس حمایت و حفظ ثبات کادر فنی و ارتقاء فرهنگ سازمانی و افزایش همسویی و همدلی شاهد تیم فوتبال جوانتر ، مصمم تر و همسوتر با کیفیت بازی بهتر نسبت به ادوار گذشته باشگاه راه اهن در لیگ برتر فوتبال ایران هستیم ؛ تیمی که موانع و چالشهای بزرگ را پشت سر گذاشته اند و برای فتح جایگاههای برتر در لیگ برتر فوتبال ایران بیش از هر زمان دیگری آمادگی و باور دارند.
به امید آینده ای بهتر برای باشگاه فرهنگی ورزشی راه آهن.
صادق رئیسی کیا
بیست و نهم فروردین 1393
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.