اشخاص از منظر علم حقوق به اشخاص حقیقی (انسانها) و اشخاص حقوقی (سازمانها، شرکتها، موسسات و…) تقسیم میشوند با این تفاوت که بعضی وظایف و حقوق قانونی مانند ارث،نسب و طلاق و… صرفا، قابلیت انتساب به اشخاص حقیقی(انسانها) را دارد نه اشخاص حقوقی (شرکت ها، موسسات و…)

برای ساده و مختصر کردن مطلب، اشخاص حقوقی را در یک دسته بندی کلی در این مبحث به دو گروه اصلی تقسیم می کنم.

1. شرکتها؛ که هدف از تاسیس آنها در وهله اول کسب سود است.

2. غیر شرکتها (موسسه، سازمان، نهاد، بنیاد، کانون، وزارتخانه، دولت و…) که هدف از تاسیس آنها تحقق اهداف اجتماعی، فرهنگی، علمی، آموزشی و… است و سود، اهمیت اصلی ندارد هر چند که ممکن است سودی هم حاصل شود.

باشگاههای ورزشی ایران غالبا تحت عنوان موسسه فرهنگی ورزشی (گروه غیر شرکتها) و در مواردی بعنوان شرکت فرهنگی ورزشی (گروه شرکتها) در اداره ثبت شرکتها به ثبت رسیده اند.

ارکان اصلی اشخاص حقوقی: در هر صورت باشگاههای فرهنگی ورزشی کشورمان همانند اغلب اشخاص حقوقی، دارای سه رکن اصلی به شرح زیر هستند:

1. مجمع عمومی یا هیات امناء

(در شرکتها، مجمع عمومی/در موسسات، هیات امناء)

این رکن، اصلی ترین رکن هر شرکت و موسسه ورزشی است و کارش مثل مجلس،وضع مقررات، راهبردها،سیاست ها،تصویب و نظارت بر اجرای برنامه و بودجه،انتخاب یا عزل هیات مدیره باشگاه،تعیین و عزل بازرس قانونی،تصویب ترازنامه و…است.

2. هیات مدیره

(هم در شرکتها و هم در موسسات)

این رکن، همچون قوه مجریه و دولت، انجام و اداره امور جاری،تعیین و عزل مدیر عامل، تدوین برنامه بودجه،پیشنهاد راهبردها و سیاستهای باشگاه به مجمع عمومی برای تصویب،انجام امور بانکی و مالی باشگاه اعم از دریافتها و پرداختها،انجام امور استخدامی،اجرای اهداف مندرج در اساسنامه باشگاه،اجرای برنامه های مصوب مجمع عمومی یا هیات امناء و انجام تکالیف مراجع قانونی از قبیل فدراسیون های ورزشی داخلی و بین المللی و… را بعهده دارد. هیات مدیره در مقابل مجمع عمومی و هیات امناء و مراجع قانونی مانند سازمان امور مالیاتی مسئولیت دارد. تعداد اعضای هیات مدیره باشگاههای ورزشی که بایستی لزوما فرد باشد در عرف ایران بیشتر 3 یا 5 نفره بوده است. چون ارباب رجوع و افراد نمیتوانند همزمان با همه اعضای هیات مدیره طرف مذاکره و معامله قرار گیرند و به منظور تسهیل و تسریع در اداره باشگاه، هیات مدیره ملزم است یک نفر را به سمت مدیرعامل باشگاه منصوب و معرفی نماید بنابراین مدیر عامل،ضمن این که عالی ترین مقام رسمی و اجرائی باشگاه نزد مردم و مراجع قانونی است، رکن مستقلی در باشگاه،نیست بلکه تابعی از هیات مدیره است و باید طرح ها و برنامه و بودجه خود را برای تصویب و تائيد به هیات مدیره ارائه کند. هیات مدیره باشگاه بلحاظ قانونی این صلاحیت را دارد که حتی بدون نیاز به دلیل، مبادرت به عزل مدیر عامل باشگاه نماید.

ذکر یک نکته مهم در این قسمت ضرورت دارد و این همان نکته اصلی در مبحث ماست که بر می گردد به لزوم رعایت اعتدال و احترام بصورتی حرفه ای بین هیات مدیره و مدیرعامل.

چنین احترام و اعتدالی صرفا از مفاد قانون تجارت و مقررات ناظر بر فعالیت باشگاه ورزشی بر نمی آید بلکه به مهارتهای حرفه ای مدیران در تعامل و همکاری برای پیشبرد باشگاه بسوی هدف، مبتنی بر رعایت عقلانیت و اخلاق باز می گردد.

بدون شک هیات مدیره باشگاه در اداره باشگاه، مسئولیت و نقش اصلی را بعهده دارد و باید در قبال مجمع عمومی و مراجع قانونی و سهامداران پاسخگو باشد فلذا برای انجام بهینه وظایف خود،باید به هنگام انتخاب مدیرعامل،بدنبال اصلح ترین، قوی ترین،کارآمدترین،همسوترین و مجرب ترین فرد برای اداره امور باشگاه باشد و پس از انتخاب از او حمایت کند.

از سوی دیگر هیات مدیره باید برای مدیر عامل باشگاه بعنوان کسی که در مقابل ذینفعان و دستگاههای قانونی بیشترین مسئولیت را دارد احترام و اختیاراتی حداقل معادل اختیارات ذاتی در مدیریت، قائل شود.

به باور من، بهتر خواهد بود هیات مدیره باشگاه علاوه بر رعایت حدود اختیارات ذاتی مدیرعامل باشگاه از جمله در استخدام افراد،صدور دستورات،کنترل،رهبری،نظارت و بازخواست یا تشویق کارکنان، میزانی از اختیارات خود را نیز حسب مورد جهت تحقق بهتر و بیشتر اهداف باشگاه به مدیر عامل تفویض نماید البته هیات مدیره باشگاه الزام قانونی به چنین تفویضی ندارد بلکه این امر اقتضایی است و بر اساس شرایط و موقعیت به تشخیص هیات مدیره قابل انجام است.

نفی اختیارات ذاتی یک مدیر به بهانه اینکه او فقط مجری مصوبات هیات مدیره است و از بین بردن وحدت مدیریت با دخالت مستقیم در امور و صلاحیت های او نقض غرض تلقی میشود. اگر بنا باشد مدیر عامل را فقط و فقط مجری مصوبات هیات مدیره تلقی کنیم و در طبع و اقتضاء شغلی مدیریت، هیچگونه احترام و جایگاهی برای مدیر عامل قائل نشویم نیازی هم نخواهد بود که برای اداره باشگاه به سراغ افراد متخصص و مجرب برویم زیرا برای مطیع بودن به این شکل، افراد بی اراده، بهترین مدیران خواهند بود.

هیات مدیره، باید شبیه به همان اعتماد و احترامی را که از یک سو از مجمع عمومی یا هیات امناء باشگاه دریافت می کند در سوی دیگر برای مدیرعامل باشگاه قائل باشد. مدیر عامل نیز باید برای هیات مدیره که منتخب و مورد احترام و اعتماد مجمع عمومی یا هیات امناء باشگاه هستند، در این سو، احترام بگذارد و خود را ضمن حفظ شئون ذاتی مدیریت،تابعی از هیات مدیره بداند.

درک و تفاهم متقابل هیات مدیره و مدیر عامل باشگاه در این خصوص واجد اهمیت است. افراط و تفریط از ناحیه طرفین و فقدان حد وسط، عمده ترین مشکل مدیریتی در رکن مدیریت باشگاههای ورزشی کشور در اغلب موارد است. حد وسط ماجرا می تواند این باشد که مدیرعامل، برنامه و بودجه یکسال کار و فعالیت خود و آئین نامه های مالی، اداری، فنی، انضباطی، استخدامی مورد نیاز را به تائید هیات مدیره و تصویب مجمع عمومی یا هیات امناء برساند و با طیب خاطر و در محیطی مطمئن و برخوردار از استانداردهای کلی به ایفای وظایف مدیریت بپردازد.

3.بازرس قانونی

(هم در شرکتها و هم در موسسات)

این رکن،که شخص مورد نظر برای تصدی آن، بوسیله مجمع عمومی یا هیات امناء تعیین میشود در شرکتها و موسسات نقشی شبیه به قوه قضائیه دارد. بازرس قانونی باشگاه بطور کلی وظیفه دارد عملکرد هیات مدیره و مدیرعامل و دخل و خرج باشگاه را با اساسنامه و مصوبات مجمع و برنامه و بودجه مصوب باشگاه و مقررات ناظر بر فعالیت باشگاه انطباق دهد و موارد تخطی را به مجمع عمومی یا هیات امناء باشگاه و عنداللزوم به مراجع قانونی و قضایی گزارش دهد.

 

صادق رئیسی کیا

نهم مهرماه 1393

2 پاسخ
  1. حسین آل اسحاق گفته:

    سلام.ممنون از زحمات شما. اما بعد.به نظر میرسد در موسسات ،هیات امنا نقش و وظایف هیات مدیره را ایفا میکند و در حقیقت ارکان موسسه عبارتند از :هیات موسس، هیات امنا، مدیر موسسه، بازرس قانونی (که الزامی نیست).ضمنا موسسات میتوانند بدون سرمایه هم به ثبت برسند و موسسین دارای سهمی نباشند.این موضوع در ادامه فعالیت موسسات فرهنگی ورزشی بالاخص موسساتی که به نحوی وابسته به دولت هستند بسیار مهم و کلیدی است.

    پاسخ
    • صادق رئیسی کیا گفته:

      با سلام و احترام.
      1- در موسسات نیز هیات مدیره نقش خود را دارد و هیات امناء نقش خود را. موسسات مالی و اعتباری،موسسات خیریه،موسسات ورزشی و… هیات مدیره دارند و هیات مدیره در حدود اساسنامه و مقررات قانون تجارت و… در نقش اداره موسسه عمل می کنند و شان هیات امناء را ندارند.
      2- از دیدگاه حقوقی و بطور کلی مدیر عامل نه در موسسات و نه در شرکتها جزء ارکان قانونی شخص حقوقی نیست.
      3- هیات موسس یا مجمع موسس، پس از برگزاری اولین جلسه مجمع یا هیات موسس و بدنبال تصویب اساسنامه و ثبت موسسه یا شرکت به پایان عمر و صلاحیت موقت خود می رسد و بعضی از صلاحیتهای غیر خاص آن در قالب مجمع عمومی یا هیات امناء جریان می یابد.
      4- موضوع بحث ما بازرس قانونی و تحلیل جایگاه وی نبود بنابراین در مقوله فوق به آن بطور مفصل نپرذاختیم اما ضمن اشاره به اینکه فرمایش شما بطور کلی صحیح است این نکته هم قابل ذکر است که مقررات مالیاتی برای موسسات با گردش مالی بالای هشت میلیارد ریال وجود بازرس قانونی و استفاده از موسسات رسمی حسابرسی را الزامی کرده است.
      5- در شرکت حقوق مالکین در قطعات سهام و در موسسه و بعضی شرکتها در قالب سهم الشرکه جلوه می کند و سرمایه ثبت شده برای شرکت الزامی و در مورد موسسات بطور کلی الزامی نیست و چون به مبحث ما مربوط نمی شده در این مقوله به آن نپرداختیم. انشاالله در مباحث تکمیلی به جوانبی که جنابعالی مطرح فرمودید خواهیم پرداخت.
      6- در صورتی که موسسات ورزشی دولتی از طریق بورس یا فرابورس خصوصی شوند تبدیل آنها به شرکت قبل از خصوصی سازی الزام قانونی دارد.
      از اشارات خوب جنابعالی سپاسگزارم.

      پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *