هشدار: ذکر و بازنشر نوشتارهای من و هر نوشتاری که در روزنامه ها یا روی سایت شخصی و وبلاگهایم منتشر شده منحصراً با قید نام و نام خانوادگی ام و همراه با پیوند سایت و وبلاگهایم مجاز است.

در ادامه تبیین بایسته های حقوقی برای مدیران شرکت ها، فعالان اقتصادی و کسبه، این نوشتار خود را با موضوع “ابلاغ در قانون مالیاتهای مستقیم ایران” و تعریف و شرایط آنها تقدیم بازدیدکنندگان سایت شخصی صادق رئیسی کیا نمایم.

از آنجا که قوانین مالیاتی جزء قواعد آمره و از قوانین مرتبط با حاکمیت می‌باشند و دارای ضمانت اجرای گسترده و قوی هستند اهمیت امر ابلاغ در این قوانین، قابل توجه است.
به طور کلی؛ اشخاص حق دارند نسبت به تکالیفی که قانون برای آنها مقرر کرده به درستی آگاه شوند تا در قبال تعهدات و مسئولیت هایی که پیدا می کنند فرصت انجام آن تعهدات و مسئولیت ها یا اعتراض به آنها را داشته باشد.

در قانون مالیاتهای مستقیم ایران؛ فصل هشتم مقررات مالیاتی به بحث مهم ابلاغ، اختصاص یافته است و ماده ۲۰۳ قانون مالیاتهای مستقیم ایران؛ ابلاغ اوراق مالیاتی به شخص مودی؛ مورد تاکید قرار گرفته و در تبصره های ذیل این ماده و مواد دیگر، چگونگی امر ابلاغ؛ مورد حکم، قرار گرفته است.

بر اساس ماده ۲۰۳ قانون مالیات های مستقیم ایران، ابلاغ اوراق مالیاتی باید به شخص مودی، صورت گیرد و تنها در صورتی که به خود مودی، دسترسی پیدا نشود مامورین مالیاتی، مجاز خواهند بود اوراق مالیاتی را در وهله بعدی به بستگان و در آخرین مرحله به مستخدمین مودی، ابلاغ نمایند.

یعنی ابلاغ اوراق مالیاتی باید به ترتیب نسبت به شخص مالیات دهنده (مودی) و سپس بستگان یا مستخدمین مودی مالیاتی، صورت گیرد.

عدم دسترسی به مودی (مالیات دهنده) باید مستند و مسبوق به دلایل و ادله صحیح و قابل اعتماد باشد به ویژه اینکه امروزه در سامانه ها و سوابق به هم پیوسته ملی و سازمانی، دسترسی سریع و مطمئن (حتی به صورت آنلاین) به نشانی و حتی تغییرات نشانی اشخاص نیز فراهم گردیده است.

بنابراین؛ پذیرفته نیست که در سوابق سازمان امور مالیاتی انبوهی از ابلاغ های غیر واقعی، تحت عنوان ابلاغ قانونی، مورد استناد و اتکاء قرار گیرد.

یکی از تکالیف دولت در قبال ملت؛ رسیدگی به همین امور می باشد و وصول مالیات به منظور هزینه آن در جهت تنظیم بهینه روابط افراد ملت با یکدیگر از یک سو و افراد ملت با دولت از سوی دیگر است یکی از مهم‌ترین این روابط؛ روابط مالیاتی بین دولت و اشخاص است و در این راستا سازمان امور مالیاتی باید سامانه های ابلاغ خود را به گونه ای تنظیم نماید که ابلاغ اوراق مالیاتی؛ غالبا به شکل ابلاغ های واقعی و قابل استناد درآید نه ابلاغ های قانونی.

فهرست مطالب

ابلاغ واقعی اوراق مالیاتی به چه معنی است؟

ابلاغ واقعی اوراق مالیاتی به این معنی است که برگه های مالیاتی، دقیقاً به شخص مالیات دهنده (مودی مالیاتی) تحویل و از شخص وی با اخذ امضاء رسید ابلاغ دریافت گردد.

ابلاغ قانونی اوراق مالیاتی به چه معنی است؟

ابلاغ قانونی اوراق مالیاتی، جایگزین ابلاغ واقعی اوراق مالیاتی می شود و به این معنی است که امکان ابلاغ برگه های مالیاتی، به دلایلی به شخص مالیات دهنده (مودی مالیاتی) فراهم نگردیده و مامور ابلاغ یا سازمان امور مالیاتی، ناگزیر شده است یکی دیگر از روش های مقرر در قانون مالیات های مستقیم را برای تحویل اوراق مالیاتی به مودی (مالیات دهنده) بکار گیرد.

محل ابلاغ اوراق مالیاتی

برابر ماده 207 قانون مالیات  های مستقیم، در مواردی که مالیات دهنده(مودی) محلی را به عنوان محل کار یا محل سکونت یا محل ابلاغ اوراق مالیاتی معرفی کند؛ سازمان امور مالیاتی تا زمانی که تغییر آن محل از طرف مالیات دهنده به سازمان امور مالیاتی اعلام نشده باشد ابلاغ برگه های مالیاتی را به همان نشانی، صحیح و قانونی به شمار خواهد آورد.

در ماده 207 قانون مالیات های مستقیم، به ترتیبی که در بالا بیان شد سه محل به عنوان محل ابلاغ اوراق مالیاتی برای مالیات دهنده به رسمیت شناخته شده است که به شرح زیر به چگونگی ابلاغ در هر یک از آنها می پردازیم:

1- ابلاغ در محل سکونت مودی مالیاتی:

فرض نخست: اگر مالیات دهنده در محل سکونت خود حضور داشته باشد و برگه های مالیاتی را مستقیما دریافت و به مامور ابلاغ رسید دریافت اوراق مالیاتی را ارائه نماید، ابلاغ اوراق مالیاتی به شکل واقعی صورت گرفته است.

فرض دوم: آن است که مالیات دهنده در محل سکونت خود حضور داشته باشد ولی از دریافت اوراق مالیات یا ارائه رسید ابلاغ آنها خودداری کند. در این صورت، مامور ابلاغ اوراق مالیاتی، برابر تبصره 1 ماده 203 قانون مالیات های مستقیم ناگزیر است نسخه اول برگه مالیاتی را به درب محل سکونت مالیات دهنده بچسباند (الصاق کند) و در نسخه دوم برگه مالیاتی، بنویسد (قید کند) که مالیات دهنده از دریافت اوراق مالیاتی یا ارائه رسید ابلاغ آن خودداری نموده است.

فرض سوم: آن است که مالیات دهنده در محل سکونت خود حاضر باشد ولی در زمانی که مامور ابلاغ اوراق مالیاتی به نشانی محل سکونت او مراجعه کرده، خودش غایب بوده ولی بستگان یا مستخدمین مالیات دهنده (مودی) در آن نشانی حاضر بوده اند. در این فرض، مامور ابلاغ باید اوراق مالیاتی را به یکی از بستگان یا مستخدمین او ابلاغ و در نسخه دوم ورقه مالیاتی از آنان رسید ابلاغ دریافت نماید.

نکته: ابلاغ اوراق مالیاتی در این فرض هنگامی صحیح خواهد بود که مامور ابلاغ مطمئن شود اولاً سن ظاهری دریافت کننده ورقه مالیاتی برای تشخیص اهمیت ابلاغیه ها کافی بوده است و ثانیاً مطمئن شود که بین مالیات دهنده و شخصی که ابلاغیه ها را دریافت می کند تعارض منفعت وحود ندارد.

2- ابلاغ در محل کار مودی مالیاتی:

به همان ترتیب و کیفیتی است که در بند نخست آمد.

3- ابلاغ در نشانی معرفی شده از سوی مالیات دهنده به عنوان محل ابلاغ اوراق مالیاتی:

به همان ترتیب و کیفیتی است که در بند نخست آمد.

شرایط ابلاغ به بستگان و مستخدمین مودی مالیاتی

اولاً: سن ظاهری فردی که اوراق مالیاتی را دریافت می کند برای تشخیص اهمیت اوراق مالیاتی، کافی باشد.

نکته نخست: این قسمت از ماده ۲۰۳ قانون مالیاتهای مستقیم از بین ملاک های احراز اهلیت افراد فقط به ملاک سن ظاهری توجه کرده از این جهت که نمی‌توان از مامور ابلاغ سازمان و امور مالیاتی انتظار داشت که به طور جامع نسبت به احراز اهلیت افراد اقدام کنند بنابراین ناگزیریم که یک ملاک عمومی و عینی را مورد توجه قرار دهیم و در بین ملاک های عمومی؛ سن ظاهری می‌توانند یکی از ملاک‌های قابل توجه باشد.

نکته دوم: اهمیت اوراق مالیاتی به ویژه به دلیل ضمانت اجرای سنگینی که بر عدم رعایت مفاد آن یا از دست دادن مواعد قانونی مربوط به آن؛ اقتضا داشت و دارد که شیوه و کیفیت ابلاغ اوراق مالیاتی در قانون مالیاتهای ایران مورد بازنگری جدی قرار گیرد تا اختلافات؛ ادعاها؛ مسائل و دعاوی مترتب بر آن یا ناشی از آن کاهش یابد و باعث تضییع حق و نارضایتی مودیان مالیاتی و یا خدشه و تاخیر در وصول مالیات قانونی دولت نگردد.

بدیهی است سن ظاهری فرد نمی‌تواند ملاک جامع و قابل اتکایی نسبت به اهمیت اوراق مالیاتی، تلقی شود چه بسا یک جوان یا حتی فرد میانسال که با مسائل و تکالیف مالیاتی و اهمیت اوراق مالیاتی آشنایی ندارد نسبت به تبعات و آثار عدم توجه با مفاد و مواعد اوراق مالیاتی؛ حتی درک و اطلاعات اولیه را نیز نداشته باشد و در اطلاع رسانی یا تسلیم آنها به مودی، تاخیر یا تعلل نماید و باعث تضییع حق وی گردد.

نکته سوم: از مفاد ماده ۲۰۳ قانون مالیاتهای مستقیم ایران چنین استنباط می‌شود که مامور سازمان امور مالیاتی مکلف به احراز رابطه ی خویشاوندی یا رابطه استخدامی فردی که اوراق را دریافت می دارد با مودی مالیاتی می باشد.

ثانیاً: بین مودی مالیاتی و شخصی که اوراق را دریافت می‌دارد تعارض منفعت نباشد.

عدم وجود تعارض منفعت به این معنی است که بین فردی که اوراق مالیاتی را دریافت می کند و شخص مالیات دهنده نباید در خصوص مسئولیت ها، حقوق و روابط مالی، اختلاف و دشمنی وجود داشته باشد.

تشخیص دو مورد فوق، در ماده ۲۰۳ قانون مالیات های مستقیم به عهده مأمور ابلاغ سازمان امور مالیاتی گذاشته شده است که به لحاظ اهمیت موضوع و ترتیب انجام آن در واقع خارج از تخصص و توانایی مامور ابلاغ به نظر می رسد. در حقیقت،  قانون مالیات های مستقیم ایران در این مورد وظیفه ای سخت و سنگین را بر عهده ی یک کارمند ساده ی اداری گذاشته است که تبعات و پیامدهای سنگینی برای مالیات دهتده و حتی دولت دارد.

در صورتی که به انتخاب وکیل مالیاتی یا مشاور مالیاتی یا مشاوره مالیاتی در زمینه های مرتبط با نوشتارهای من نیاز داشتید یا به برگزاری کارگاه و دوره های آموزشی برای خود و مدیران و کارکنان شرکتتان در موارد یاد شده، علاقه مند، بودید درخواست خود را به s.raeisikia@gmail.com ارسال یا با شماره های 88321088 و 88323279 (گروه حقوقی برهان) تماس، حاصل فرمائید.

صادق رئیسی کیا

بیستم شهریورماه 1396

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *